اين نويسنده و منتقد ادبيات درگفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : در ارتباط با اين نظريه كه جريان نقد ادبي در ايران تعطيل يا دچار نوعي سردي و ركود است ، بايد اذعان داشت كه نمي توان به صراحت و قطعيت مدعي چنين مسئله اي شد ، من يقين دارم كه بسياري از منتقدين و تحليلگران جوان و پركار ادبيات داستاني در اين زمينه سرگرم هستند ، اما چون جامعه ي ادبي كشور همواره نگاهي يك سويه و خشك به جريانهاي ادبي كشور ، به خصوص مجموعه نقدهاي تعداد معدودي از پيران اين عرصه دارد ، لاجرم متوجه حضور فعال نقد منتقدين جوان نمي شود .
كامران پارسي نژاد كه كتاب نقد و بررسي آثار محمد علي جمالزاده را به رشته ي تاليف درآورده است ، تصريح كرد : در حال حاضر منتقديني داريم كه با استفاده از عناصر دلالت گري و مستند سازي و با توجه به اصول و مباني نقد ادبي ، به مصاف آثار ادبي رفته و به دور از غرض ورزيها و بدون كوچكترين مرضي به كار خود در سكوت ادامه مي دهند و به فكر جنجال و هياهو نيستند ، چرا كه اساسا اعتقادي به كسب شهرت هاي كاذب ندارند .
پارسي نژاد كه تا امروز بالغ بر 250 مقاله ي تخصصي در حوزه ي ادبيات داستاني و مكتب هاي ادبي در مطبوعات كشور به چاپ رسانده است ، ياد آور شد : ميان " نقد ادبي " و " آثار ادبي " خلق شده ، يك رابطه ي پايدار و دوسويه وجود دارد ، بدين ترتيب كه هرچه آثار ادبي ارزشمند و قوام يافته خلق شود ، سطح نقدها بالاتر مي رود و هرچه نقدهاي ادبي و قدرتمند توليد شود ، متون ادبي قابل پذيرش پديد مي آيد ، ما در حال حاضر اين مسئله را در جريان هاي ادبي كشور شاهد هستيم ، چرا كه در بسياري از مواقع ، منتقدين هستند كه جريانسازي مي كنند و با توجه به ايده ها و آراء خود ، يك تحول بنيادين در عرصه ي ادبيات ايجاد مي كنند ، گاهي اوقات هم مولفين و خالقان آثار ادبي هستند كه جريانساز مي شوند .
پارسي نژاد : ايرانيان ، اولين منتقدان ادبي جهان بوده اند و در دوره ي معاصرهم سعي دارند از شيوه هاي نقد ادبي در ساير كشورها مانند : نقد پسامدرن ، نقد ساختارگرايانه ، نقد فمينيستي ، نقد اسطوره اي و ... سود بجويند . |
كامران پارسي نژاد گفت : بسياري از منتقدان ما مي خواهند تا از شيوه هاي روز بهره بگيرند ، اما ابتدا بايد با توجه به ساختار اجتماعي ، فرهنگي ، سياسي و تاريخي ايران ، مكاتب ادبي ايراني تدوين گردد ، انجام اين كار توسط يك يا چند نفرامكان پذير نيست ، نهادهايي مانند وزارت ارشاد مسئول چنين رويكردهاي ادبي هستند كه متاسفانه از اين كارهاي بنيادين غافلند و حمايت هاي آنان در عرصه ي ادبيات ، غالبا عقيم و بي حاصل است .
وي در پايان اضافه كرد : نقد ادبي نبايد به آوردگاهي ميان منتقد و نويسنده مبدل گردد و تسويه حساب هاي شخصي مطرح باشد ، نقد ادبي زماني مي تواند تاثيرگذار باشد كه از زباني دلسوزانه برخوردار باشد ، در چنين شرايطي است كه منتقد ادبي مي تواند بر آشوب ها و بدقواره اي هاي اين گستره ي عظيم غلبه كند و به تبيين اصولي بپردازد .
نظر شما